نیروانای نارس

|من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست/توهم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی|

نیروانای نارس

|من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست/توهم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی|

نیروانای نارس

:)
نیروانا: عمق آرامش ذهن و پاکی مطلق ،بعدی از زندگانی خالی از زمان و مکان.




دازاین: آنجا بودن.
شاید از اینرو که دازاین کاملاً بی‌بهره از فهم پیشاپیشی و یقینی‌ِ هستی‌شناسانه‌ای است که بتواند پاسخ‌گوی این «جا»یی که از آن آمده‌ایم و بدان می‌رویم، باشد.



همایونی انگار مقاله نوشته تعریف مفاهیم میکنه. اینجا هم کارکردی نداره جز بلغور روزنوشت‌هایی که اون بیرون بهتره گوشی خرج شنیدنش نشه، از فرط استخفاف و چرندی ولی خب باس گفت محض ادامه ی حیات مثلا.






طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

ذاتِ احمق

جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۱۹ ب.ظ
اولین بار وقتی هفت سالم بود،توی جشن تولد پسر عموم این اتفاق افتاد،ماجرا ازین قرار بود که من از لباس هام و موهای بلند و حالت داری که با پف و فر فراوان تا پایین شونه هام میومد و همیشه آرزوم بود لخت باشه ، بشدت ناراضی و ناراحت بودم.رفته بودم توی اتاق و به بهونه ی  مراقبت از اون یکی پسر عموم که ۷ ماهه بود قایم شدم که عکس نگیرم و کلی گریه کردم:| و ازونجایی که شلوغ بود و هرکس مشغول کاری هیچکس متوجه نشد.
تا دیشب.که از ظهر واسه افطاری دانشگاه کار کردیم و با صورت داغون و لباس های گشاد و چشم های پف کرده از بی خوابی شب قبل و موهایی که از شدت لختی چسبیده بود به فرق سرم و دعا میکردم مثل قبل فر بود،این حالت تکرار شد،در ۲۱ سالگی دقیقا مثل محبوبه ی ۷ ساله موقع عکس دست جمعی قایم شدم توی آشپزخونه دانشگاه؛خیلی زود یادم افتاد که قبلا هم این حسو تجربه کردم.
خلاصه که حسابی از خودم خجالت کشیدم و بدم اومد...سعی کردم بعد از ۱۴ سال حداقل ادای بزرگ شدن در بیارم و ازون شدت دل گرفتگی گریه نکنم.که البته کارگر نیفتاد...
منتها ی تفاوت هایی هم داشت دلگرفتگیم فقط از قیافه ی داغون و تیپ زشتم نبود.برمیگشت به اینکه دوستم سعی کرد بهم بگه توی جمع خودت نیستی،آروم میشی و فلان و بهمان.برمیگشت به اینکه فلانی داره میره...برمیگشت به اینکه...‌من هیچ تغییری نکردم.....یک احمق جمع گریز زشت!
  • دازاین

نظرات (۹)

ولی من حس خوبی دارم به این احمق جمع گریز زشت :) به گفته ی خودت البته...
از نظرمنکه زیبایی ...
پاسخ:
ممنون عزیزجان:)
دقیقا توی تولد دختر عمه من هم همین اتفاق واسم پیش اومد اما هنوزم همینطورم

ولی فکر کنم به اعتماد به نفس هم خیلی برمیگرده اینکه به خودت ایمان داشته باشی که تیپ و قیافه ت اصلا نمیتونه هیچوقت داغون باشه تحت هر شرایطی و یا اگه هست تیپ که خب اهمیتی نداره
پاسخ:
اوهوم.
آره آره.منظورم از تیپ ی چیز کلی تر از لباسه .کلا نمود بیرونیم اونطوری که ظاهرم چه از طریق لباس ها چ صورتم و رفتارم به بقیه منتقل میشه تو اون لحظه....ولی حتی همینم مهم نیس و آزار دهنده اس که ازار دهنده باشه واسم..
جمع گریزی...  شاید چون بلد نیستی تظاهر کنی خوشحالی و ناراحتی تو نشون ندی از اینکه یکیشون داره میره.
پاسخ:
چطور ممکنه بود اینقدر دقیق متوجه بشی رو نمیدونم:))....بهرحال دمت گرم:)
  • آقای سر به هوا ...
  • من هم مشابه این تجربه رو بخاطر لاغر بودن و قد بلندم داشتم .
    الان با ورزش درستش کردم خداروشکر
    پاسخ:
    خوبه حداقل چیزی بوده ک‌به راحتی با ورزش حل شده.
    مشکل من رفتاریه ک‌تغییرش خیلی سخته...
    Kheili ham ziba va delneshini faghat etemad be nafs nadari va ahmaghi.
    پاسخ:
    کیستی؟:))
    ممنون..:)
    Ye farghe digash ine ke indafe ma fahmidim nisti o kheili sedat zadim.
    پاسخ:
    اوهوم .میدانم.
  • باده پرست
  • خودت باش
    همینجوری که هستی خودت رو قبول کن
    خودت رو دوست داشته باش
    برای حرف دیگران هم بقدر شنیدن فقط ، ارزش قائل شو
    بعد میبینی شدی یک بچسب جمع نگریز دوست داشتنی که با موهای به فرق سر چسبیده ی داغون هم می‌دوی میری عکس میندازی
    پاسخ:
    ممنون.
    :)
    جمع‌گریز باش جوان، چرا که از تن‌ها بلا خیزد...
    پاسخ:
    :(..:)..
    یادمه تو مراسمی همین حسُ حال بهم دست داد ولی با فکری که به سرم زد مشکلم حل شد. فکرم این بود که بقیه رو به شکل واقعیشون ببینم نه ظاهریشون، مثلآ به دختر عمم نگاه کردم دیدم کره الاغی بیش نیست اون باید بره تو طویله چرا من برم یه گوشه. بعد اون یکی دختر عمم رو تجسم کردم که یه آدم دیوثِ و همینطور الی آخر... خلاصه پادشاه هون بزم شدم یادش بخیر..

    پاسخ:
    :)))...اینهم راه حلیه!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی