یک دلیل مقنع..
پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۰۵ ب.ظ
مایعی سنگین و غلیظ،شبیه به جیوه،از پشت پلک هایم شره میکند در مغزم میریزد و از پس سر روی گردن و شانه هایم سر میخورد، در قفسه ی سینه ام جمع میشود و سنگینی میکند...
باید بروم،تمام این شهر دود گرفته را قدم بزنم.
blue
باید بروم،تمام این شهر دود گرفته را قدم بزنم.
blue