طبیبانه..
جمعه, ۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۶ ق.ظ
دخترک پرشورم
تصدقت گردم
محبوبم
این دو voice را بکرات گوش دادم و در حال و هوای نوشتارت پرواز کردم،البته دست در دست تو ،سینه به سینه باد ،چهره به چهره خورشید !
لذتی دردمندانه بردم آنگاهی که از نامردی و نامرادی روزگار گفتی!
ولی چه باک که دیدگان مشتاق پدر ،هماره در نظاره گامهای بادپای توست!
دخترکم
"عزم پروازت چه خوش بالت گشود" ؟
شوق دیدارت چه سان چشمت گشود؟
نمی خواهد تو بگویی
بگذار دعای من سخن بگوید
بگذار دستانت را در دستی نهم که چون فلک پیمایی چست،تو را با خود ببرد.
خداوندا:
محبوبم را به تو میسپارم
تا راهی بی تو نپیماید
و نگاهی بی تو نبیند
و کلامی جز سروش ات نشنود
و سر جز بر شانه ات نگذارد
و اشک تنها برای تو هدیه آورد.
خدایا:
امانتت را به تو میسپارم تا در پس سپری کردن روزگار امانش و امیدش و محبوبش تو باشی.
آمین
چون دعامان امر کردی ای عجاب
این دعای خویش را کن مستجاب
...