نیروانای نارس

|من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست/توهم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی|

نیروانای نارس

|من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست/توهم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی|

نیروانای نارس

:)
نیروانا: عمق آرامش ذهن و پاکی مطلق ،بعدی از زندگانی خالی از زمان و مکان.




دازاین: آنجا بودن.
شاید از اینرو که دازاین کاملاً بی‌بهره از فهم پیشاپیشی و یقینی‌ِ هستی‌شناسانه‌ای است که بتواند پاسخ‌گوی این «جا»یی که از آن آمده‌ایم و بدان می‌رویم، باشد.



همایونی انگار مقاله نوشته تعریف مفاهیم میکنه. اینجا هم کارکردی نداره جز بلغور روزنوشت‌هایی که اون بیرون بهتره گوشی خرج شنیدنش نشه، از فرط استخفاف و چرندی ولی خب باس گفت محض ادامه ی حیات مثلا.






طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۷/۲۰
    ه.

۱ مطلب در آبان ۱۴۰۳ ثبت شده است

مأمنی بود که نیست

سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۱۶ ب.ظ

تو دیدی که من او را خانه‌ای بودم، امن، عاشق و گرم، بی‌مهابا آوارم کرد. بر سر خرابه‌هایم ایستاد، ویرانه را به آتش کشید. با خود میگفتم مگر میشود ویرانه‌ای را ویرانه‌تر کرد؟ نبودی را نابودتر؟ این پیشه او بود، هربار که این من شکسته را مشتاقانه پیش کشیدم حریصانه دست برد و بر زمین زد. گریه بر سر آوار به آتش کشیده چه سود؟ به رگ کشیدن تکه‌های شکسته چه حاصل؟

  • دازاین